موضوع: بررسی مراسم نوروز ، چهارشنبه سوری و مراسم محرم درشهر آیسک.
مراسم نوروز در آیسک قدیم:
موارد اورده شده در این قسمت شامل مقدمات قبل از عید ، اعتقادات مربوط به روز عید و... می باشد.سوالاتی در خصوص مراسم نوروز(مقدمات قبل از عید چه مواردی بوده است؟ اعتقادات مربوط به روز عید چه بوده است ؟ روز عید چه کارهایی انجام می دادند؟ و ...) را از چندین نفر پرسیدم و با توجه به پاسخ های گرداوری شده این مطلب را تنظیم نموده ام.
مردم ایسک مقدمات برگزاری جشن نوروز را از روزهای اول اسفند ماه آغاز می کردند .آن ایام درون کوچه های محله ها شور و حال دیگری داشت .
از همان روزهای اول اسفند اهل خانه به دنبال خانه تکانی بودند. رسم بود که تمام وسایل و لوازم زندگی حتی وسایلی که به ندرت استفاده می شود گردگیری و تمیز شود . دیگ ها و تمامی ظرف های مسی را برای سفید گری به مغازه مسگری میبردند. کنار نهر جوی آب درآن زمان مملو از زنانی بود که مشغول شستن لباس و پرده وملافه و قالیچه ها بودند .در ان زمان درون خانه ها پر بود از زنانی که مشغول دوختن لحاف و تشک سال نو بودند. (معتقد بودند در سال جدید همه چیز باید پاک و تمیز باشد.)
در روز های اخر سال غربال کردن و اسیاب کردن گندم را شروع می کنند وبعد از ان زن ها مشغول پختن نان می شدند.برای عید نان زرد(زعفرانی) نان سفید نفته قلفی و ... می پختند. اعتقادشان بر این بود که نودون(ظرف چوبی بزرگ برای نگهداری نان) در اغاز سال باید پر نان باشد.
یک هفته مانده به عید حمام محله ها شلوغ بود وزنان ومردان به دستان خود حنا می مالیدند مرسوم بود که در روز قبل از عید برای تازه عروس هااز طرف خانواده داماد سینی هایی پراز قندونبات ومواد غذائی و رخت و جامه وحنا می بردند.برای لباس عید هم یا خودشان لباس می بافتند (توبافی می کردند) و یا هم لباس های همدیگر را که کوچک شده بود می پوشیدند.
معمولا درتمام خانه هامعتقد بودند که جهت رزق و روزی و گسترده بودن سفره هنگام سال تحویل کنار سفره عید غذائی طبخ شده داشته باشند وآن غذا برنج بود .(در طول سال فقط یک یا دو بار برنج پخته می شدکه یکی از ان ها زمان عید بود.)
عقیده داشتند تا هنگام سال تحویل درب منزل باید بسته باشد ومعتقد بودند که بایدبرای اولین بار درسال جدید درب خانه را به روی شخصی به قول خودشان میمون و خوش ستاره باز کنند وآن شخص بایستی حتمااز جنس مذکر می بود در این صورت سال خوبی خواهند داشت .بعد از وارد شدن جوان خوش شانس درب خانه باز بود و بعد ازسال تحویل رفت وآمدها شروع می شد یکی از اعتقادات دیگر این بود که هنگام تحویل سال نباید لباس کثیفی داخل خانه باشد .
عیددیدنی یکی از رسوم عید بود ابتدا اول همه به سلام و دست بوسی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها می رفتند و سپس به خانه اقوام دور و نزدیک می رفتند .یکی از کارهایی که در زمان گذشته انجام می شد رفتن به خانه بزرگان ایسک بود شب عید مردم به خانه بزرگان ایسک می رفتند.
از روز اول عید درون کوچه محله ها بازی های محلی آغاز می شد و همه سر گرم و شاد بودند یک طرف کوچه عده ای مشغول بازی با گردو هایی بودند که عیدی گرفته بودند طرف دیگر بچه ها با سنگ های کوچک در دست مشغول بازی بودند .عده ای هم مشغول تیله بازی بودند.
در گذشته مردم آیسک اول نوروز که میشد در خانهباغهای باغستان ساکن میشدند و پایان تابستان به ایسک بر میگشتند.این کار چند دلیل داشت از جمله این دلایل: نزدیکتربودن به باغهایشان ، دسترسی به اب و هوای سالم و جلوگیری از بیماری های شایع مثل وبا(در گذشته مردم فهمیده بودند که در فضای بسته تلفات بیشتر است به همین دلیل در باغستان مستقر می شدند.)
همانطور که در این مطلب خواندیم در گذشته همه دست به دست هم داده بودند تا سال نو را با شادی اغاز کنند. صفا و صمیمیت در بینشان موج میزند با کمترین چیزها خوشحال بودند ظواهر برایشان مهم نبود بلکه باهم و در کنارهم بودن برایشان ارزش داشت.یکی از نکاتی که هنگام بررسی و تحقیق نظرم را به خود جلب کرد این بود که برتری میانشان نبود (همه زن ها باهم کنار نهر اب لباس می شستند همه یک بار در سال برنج میخوردند و ان نوروز بود و ... ).یکی از مواردی که هنگام جمع اوری اطلاعات و حرف زدن با افراد مختلف در مورد مراسم عید برایم جالب بود شور و شوقشان هنگام گفتن این مطالب بود اینکه با ان همه سختی مراسم عید را تدارک می دیدند ولی بازهم شاد بودند یکسال به انتظار می نشستند که عید می خواهند برنج بخورند (با کوچک ترین چیزها شاد بودند.)و ...همه را با شوق تعریف می کردند و افسوس ان دوران را می خوردند. در این مراسم اعتقاد مردم شهر ایسک به رسوم خرافی را میبینیم.
مراسم چهارشنبه سوری در آیسک قدیم:
برگزاری مراسم شب چهارشنبه آخرسال سنتی بود که اهل خانه را به پیشواز نوروز می برد به هنگام نزدیک غروب آفتاب روز سه شنبه که به شب چهارشنبه سوری معروف بود داخل کوچه وجلو درب هریک از منازل صاحبخانه با هیزمی که از درون هیزمدان مطبخ خانه خود برمی داشت آتشی می افروخت وسپس یکی از کوزه های آب داخل کوزه دان خانه را پر از آب می کردندو داخل آن حبه ای قند و سکه ای می انداختند و بعد از ان بزرگ خانه کوزه را به بالای پشت بام می برد وپس از خواندن دعا از قسمت سر درب ایوان کوزه را بر روی آتش افروخته شده می انداخت و معتقد بودند که کوزه حتما باید شکسته شود و شکستن کوزه را تضمین زنده بودن و سلامتی اهل خانه درسال آینده می دانستند و به ندرت اتفاق می افتاد که کوزه شکسته نمی شد درآن لحظه با حالتی نگران کننده و ناراحت از پشت بام به داخل کوچه می آمدند وکوزه رامحکم برزمین می زدند و می گفتند نمی شکنی حالا بشکن. (امروزه این موارد خرافه پرستی نامیده می شود.)
مراسم عزاداری محرم در آیسک:
آیین های عزاداری دهه اول محرم که در شهد ایسک بدگزار میشود شمل علم بندان وعلم گردانی، حلقه ماتم، نخل برداری و تخت گردانی می باشد. این ایین ها و مراسمات گوشه ای از مظلومیت بازماندگان حادثه عاشورا به تصویر می کشد.
علم بندانی و علم گردانی:
در روز اول ماه محرم عزاداران در هیئت های مذهبی و در آیینی خاص با صلوات و مرثیه خوانی علم های چوبی(این علم ها 8 تا 10متر هستند.) را با پارچه های سیاه و رنگی مخصوص تزئین کرده و در 2 طرف ایوان های هیئت های مذهبی و حسینیه این شهر نصب می کنند . این نمادهای عزا تا آخر ماه صفر در اهتزاز است و مورد زیارت مردم قرار می گیرد . در روز هفتم محرم چند علم بزرگ را با پارچه های مخصوص سیاه تزئین می کنند و طی مراسمی خاص آن را با سلام و صلوات به مسجد جامع آیسک می آورند و در آن جا دعای مخصوص خوانده و برای اموات طلب آمرزش می شود. بازماندگان امواتی که در یک سال اخیر مرحوم شده اند با حضور در این مکان و خواندن فاتحه و توزیع نذری برای اموات خود (محرمی)می گیرند.
این علم ها که نشان عزا و ماتم است در مراسم حلقه ماتم و روز عاشورا مورد استفاده قرار می گیرد.
براساس اعتقادات، اگر کسی نذر و نیازی دارد گره ای بر علم می بندد . از روز اول ماه محرم اقشار مختلف مردم آیسک با کاستن از کار و فعالیت روزمره خود در مجالس عزاداری و سوگواری شرکت می کنند.
علم گردانی :در شب عاشورا گروهی از مردم( به ویژه نوجوانان و جوانان)از پایان شب تا سحر علم های عزا را همراه با نوای طبل و سنج و نوحه خوانی در خیابان ها و کوچه های شهر حرکت می دهند و زمزمه (امشب عاشورا بود/ کربلا غوغا بود) و (شب عاشوراست امشب/ کربلا غوغاست امشب) سر می دهند.
بستن نخل، نخلگردانی و تخت گردانی:
نخل خیمه چوبی بزرگی است که نماد محمل پیکر پاک امام حسین(ع) است (ابعاد 3در4 متر)آماده کردن و بستن نخل از نیمه شب عاشورا آغاز می شود بامداد نخل با انواع پارچه های مشکی و رنگی آراسته و هم زمان با طلوع آفتاب از محل آماده سازی به صحن حسینیه منتقل می شود و مردم به زیارت آن می پردازند. وزن نخل که نماد تابوت سیدالشهدا (ع) به حساب می آید بسیار زیاد است و برای جا به جا کردن آن بیش از 50 نفر ان را حمل می کنند.
صبح روز عاشورا پس از فراخوان مردم با صدای طبل، شیپور و سنج و نواختن آهنگ عزا و تالوت زیارت عاشورا، عزاداران دسته های سینه زنی با نظم خاصی در حالی که سرهایشان با کاه گل اندود شده است با سینه زنی و شور وحال خاص به صحن حسینیه شهدای آیسک وارد می شوند و پس از سینه زنی نمادهایی همانند گهواره حضرت علی اصغر(ع)، تخت حامل شیر و جنازه های کربلا و کاروان اسرا در پشت سر نخل به حرکت درمی آید و فریاد حسین حسین به اوج خود می رسد.
مردم مسیر عبور نخل را تا گلزار شهدا و قبرستان آیسک می پیمایند. علاوه بر نخل که به قبرستان حمل می شود علم های چوبی بزرگ که با پارچه های سیاه رنگ تزیین شده است بر سر قبرها حمل می شود و در مسیر حرکت نخل، افرادی که نذر دارند گوسفند ذبح می کنند. صدای طبل ها و سنج ها شور و حال خاصی به این مراسم می دهد.نخل دوباره به حرکت در می آید و نزدیک ظهر به سمت میدان حسینیه حمل می شود. ابتدا علم گردانان و سپس بقیه عزاداران وارد صحن می شوند. بعد از 3 دور گرداندن نخل در صحن حسینیه نخل را پایین می گذارند و سپس مقتل خوانی را شروع می کنند. با بلند شدن صدای اذان شاهد برپایی نماز جماعت ظهر عاشورا هستیم و هر سال تمام عزاداران و میهمانان این آیین مذهبی به همت والا مردم آیسک اطعام می شوند.
منابع:
خانم فاطمه بنی اسدی 77 ساله ساکن شهر ایسک .(موارد نوشته شده در قسمت مراسم نوروز.)
اقای محمدی60 ساله ساکن شهر ایسک. (موارد نوشته شده در قسمت مراسم نوروز و چهارشنبه سوری.)
خانم مهین محمدی 43 ساله ساکن شهر ایسک. (موارد نوشته شده در قسمت مراسم نوروز.)
خانم مریم محمدی 46 ساله ساکن شهر ایسک .(موارد نوشته شده در قسمت مراسم نوروز.)
اقای پناهی (موارد نوشته شده در قسمت نوروز و چهارشنبه سوری)
اقای حاتمی ساکن شهر ایسک.(موارد نوشته شده در قسمت عزاداری محرم.)
ارسالی توسط خانم فاطمه براتی